()

Types of motion

انواع حرکت

علمی نهفته در ورای فن

 

من در این مقاله نگاهی کوتاه می اندازیم به روش های متفاوت حرکت در ورزش های رزمی.

اخیرا مذاکره ای مرا بر آن داشت تا در مورد انواع متفاوت حرکت و چگونگی شناخت آنها به تفکر بپردازم و در نهایت به این بیاندیشم که چنان چه بخواهم انجام آنها را برای افراد مختلف آسان تر سازم باید با انواع متفاوت حرکت ها آشنا گردم.

 

اساسا سه نوع حرکت وجود دارد :

 

حرکاتی که ما آنها را انتخاب می کنیم ( ارادی ) حرکاتی که در انتخاب آنها نقشی نداریم
( غیر ارادی ) و حرکاتی که بین دو گروه مذکور قرار می گیرند که البته ما آنها را به عنوان یک واحد در نظر میگیریم و امیدوارم بتوانم دلیل این مسئله را مطرح سازم که چرا شناخت حرکت، ما را در انجام بهتر آنها یاری می دهد.

 

 

دسته اول حرکات ارادی

 

 

حرکاتی هستند که همگی ما با آنها آشنا می باشیم. در این نوع حرکت، ما از آن چه قرار است اتفاق بیافتد آگاه می باشیم و آن گاه آن را انجام می دهیم. مثلا باز کردن در ، روشن کردن چراغ و مواردی بی شمار از این قبیل.

البته این ها حرکاتی ساده می باشند اما حفظ آگاهی و هوشیاری در حرکات پیچیده به این سادگی نیست. چنان چه کودکی را دیده باشید که رشد می کند و یاد می گیرد که چگونه حرکت نماید آن گاه می توانید این ادعا را داشته باشید که چنین رفتارهای ساده ای ترکیباتی از سایر رفتارهای درونی می باشند.

یعنی هنگامی که دست شما برای بلند کردن یک فنجان حرکت می کند بیش از یک ماهیچه برای انجام این کار درگیر می شود.

 

دسته دوم حرکات غیر ارادی

 

 

در اینجاست که برخی موارد جالب توجه می گردند. انسان مانند سایر موجودات دارای ساختار عصبی پیچیده و جالب توجهی می باشد. اعصاب حسی نه تنها مستقیما از مغز ما عبور می کند بلکه در نخاع اتصال می یابند که نتیجه آن حاصل آمدن پدیده « قوس بازتاب» می باشد. در این شرایط یک عصب حسی سیگنال را دریافت می کند، سیگنال در طول عصب حرکت کرده و در محل انتقال آن به مغز، به نخاع ضربه ای وارد می سازد که در نتیجه آن، حسی در ما ایجاد می گردد. البته این تمام آن چیزی نیست که اتفاق می افتد. هنگامی که عصب به ارتعاش در می آید نخاع نیز باعث حرکت عصب موتوری می گردد و آن گاه است که بیش از این که نیاز به حرکت را احساس کنیم، حرکت میکنیم.

در اصطلاحات تکاملی این پدیده تا حد بسیاری به سود ما می باشد، زیرا به طور خودکار از اتفاقات زیان آور کناره می گیریم و این همان کار درستی است که باید انجام دهیم. ما به عنوان یک رزمی کار باید علاوه بر آشنا بودن با این پدیده از چگونگی ایجاد آن در دیگران نیز آگاه باشیم.

وارد آمدن ضربه به تاندون زیرین کاسه زانو و حرکت سریع پا به سمت بالا مثالی واضح از عمل غیر ارادی شد.

 

دسته سوم- حرکات درونی

 

 

چنان چه حرکتی را به حد کافی تکرار کنیم بدن آن را به خاطر خواهد سپرد. در واقع این مخچه است که آن را به خاطر ما می آورد و این کار ما را قادر می سازد تا بتوانیم حرکاتی پیچیده را انجام دهیم. بدن ما می تواند به طور خودکار حرکاتی ساده را انجام دهد و این ما هستیم که حرکاتی  پیچیده تر را به آن می افزاییم. آن گاه است که این حرکات به صورت حرکات درونی در می آیند. ما این فعالیت های درونی را گذرگاه های موتوری می نامیم (گرچه اصطلاحات مناسب دیگری نیز وجود دارد اما در این جا به دو اصطلاح حافظه ماهیچه ای و آگاهی فیزیکی اشاره می نماییم ) و برای سهولت کار آنها را به دو گروه ظریف و خشن تقسیم می کنیم. گذرگاه موتوری ظریف شامل ماهیچه های کوچک دست می باشد ( البته گذرگاه های موتور نموداری نیز وجود دارد که از بحث ما خارج است ) و ما را قادر می سازند تا به نواختن پیانو یا ویولون بپردازیم. یا کیبورد کامپیوتر تایپ کنیم و در حین رانندگی سیگار خود را بپیچیم و گذرگاه های موتوری خشن ما را قادر می سازند تا با استفاده از اعضای بدن کارهای بزرگ تری را انجام دهیم.

جایگاه دسته سوم بین دو گروه اول می باشد زیرا ما می توانیم آن ها را انتخاب کنیم اما جزئیات مربوط به آن حرکت به صورت خودکار می باشد. به همین دلیل مدت سه ماه را به حرکت مشت زدن در هوا زیر نظر مربی اختصاص دادم و وی اشکالات مرا برطرف می نمود. در آن زمان از انجام این کار لذت نمی بردم اما این تمرین در من توانایی اجرای غیر ارادی ضربه درست شوتوکان را ایجاد نمود که در آن زمان بزرگ ترین هدف من در زندگی ام به شمار می رفت. اما لازم به تاکید است که این حرکات، حرکاتی دارای انعکاس و بازتاب نمی باشند بلکه حرکاتی درونی به شمار می روند. ما آنها را یاد می گیریم زیرا مخچه آنها را به خاطر می سپارد. این کار درست مانند این است که با انگشتان خود چیزی را بر روی سنگ بنویسید.

اگر برای یک بار این کار را انجام دهید هیچ اتفاقی نمی افتد اما اگر میلیون ها بار آن را تکرار کنید موفق میشوید تا شیاری روی سنگ ایجاد کنید. هر چه بیشتر حرکات ساده را تمرین کنید در هنگام استفاده از آنها کمتر به آن فکر می کنید. به همین دلیل است که من در کلاس های خود در مورد قدم برداشتن به جلو و عقب و قرار گرفتن در موقعیت های مختلف تاکید می کنم و درست به همین دلیل است که اساس هر یک از سیستم های دفاع شخصی بر پایه فعالیت های قراردادی بنا نهاده شده است. به خاطر داشته باشید که مغز ما می تواند هر آنچه را که بخواهیم،درونی سازد. مشروط بر آن که آن را به حد کافی تکرار کنیم و آنچه مانع ایجاد این کار می گردد جسم و انگیزه ماست.

 

دنیای کاراته  / شماره 88 

این مقاله چطور بود

با کمک ستاره ها نظرتو ثبت کن!

میانگین نظرها / 5. تعداد نظرها:

اولین کسی باشید که نظر می دهید