آیا کاتا روش مبارزه را آموزش می دهد؟
Dose kata teach Fighting ?
استاد گی چین فوناکوشی :
در کاراته یک نفر آغازگر حرکت نیست.
به مدت چندین سال اکثر سبک های کاراته ای که در غرب تمرین می شدند، مورد توجه جدی قرار نمی گرفتند. مربیان اوکیناوا و ژاپنی مرتبا اهمیت کاتای کاراته را به ما گوشزد می کردند و بدین ترتیب اهمیت کاتا مذکور توسط مربیان قدیمی تر حفظ و روز به روز بر آن افزوده می شد. آنها دائما به ما می گفتند: “همه چیز در کاتا نهفته است”. “بدون کاتا، کاراته نیز وجود ندارد . “با فراگیری کاتا تمام موارد لازم درباره کاراته واقعی به شما آموخته می شود” . ” برای دست یابی به شناختی درست و کامل باید هر چه بیشتر کاتا را درک کنید” ، چنان چه در مدد آموختن روش مبارزه می باشید کاتا را بیاموزید. ” و در حالی که تمام جملات فوق در ذهن ما نقش بسته بود، به تمرین می پرداختیم و هر روز با این امید که جنگجویی واقعی شویم، همان چیزی که استاد قول آن را به ما داده بود، بیشتر و بیشتر کاتا را تمرین می کردیم. هر کسی که در دوره زمانی دهه های 1960، 1970 و 1980 به تمرین و تعلیم پرداخته است به شما خواهد گفت که بهترین مبارزان کومیته kumite بهترین کاراته کاها تلقی می شدند. در واقع اکثر قهرمانان کومیته با تمرینات کاتا را انجام نمی دادند به یکی دو دلیل بود. یکی آن که آنان مایل به شرکت در مسابقات کومیته و کاتا بودند و دوم آن که قادر بودند تا از طریق انجمن مربوطه به درجاتی بالاتر دست یابند. آیا اگر سیستم های سنتی کاراته از کاتا به عنوان ابزاری جهت ارتقای درجه استفاده نمی کردند، باز هم تعداد بسیاری به آن روی می آوردند؟ آیا استادان به ما دروغ گفته بودند؟ آیا آنها ما را تشویق به انجام تمرینات سخت و وقت گیر کرده بودند که خود به آن به عنوان ابزاری می نگریستند که هیچ کمکی به پیشرفت ما در زمینه روش های مبارزه نمی کرد.برای پاسخگویی به این سئوال ابتدا باید با چند حقیقت مهم در رابطه با مربیان قدیمی آشنا شویم. اول آن که این مربیان در گفته های خود بسیار جدی و قاطع بودند دوم آن که آنها به اطلاعاتی واقف بودند که به صحت آنها ایمان داشتند و بنابر این انتظار داشتند تا ما هم آنها را جدی بگیریم. سوم آن که آنها این موضوع را می دانستند که هیچ شاگردی بدون انجام سفری طولانی قادر به یافتن پاسخ نمی باشد و اهمیت این سفر بسیار بیشتر از تمامی تکنیک ها یا کاتاهایی است که تا به حال به او آموخته اند. چهارم، درک آنها از کلمه ” مبارز” همانند ما نبود.
منفعتی جدید در کاتا
دهه آخر، یکی از مهیج ترین دوران برای افراد معدودی است که به فراگیری کاراته- دو پرداختند و دلیل آن تاکید بسیاری است که بر کاتا و خصوصا شناخت حرکات یا اهداف آن، صورت می گیرد که به این نوع شناخت، بررسی بونکای Bunkai کاتا می گویند و چنین به نظر می رسد که بسیاری از کارآموزان فن کاراته، زمان بسیاری را به بررسی کاربردهای آن اختصاص می دهند که به عقیده من راهکاری سودمند و حرکتی در جهت اصلاح آن به شمار می آید. پس از فراگیری چیتو- ریو کاراته Chito-Ryo karate که فنی سنتی می باشد، با هدف خدمت به کشورم به عنوان یکی از اعضای انجمن گارد ویژه ارتش آمریکا، شدیدا معتقدم که ورزش رزمی و کسب مهارت در اجرای فنون دفاعی آن باید در راس تمامی آموزش ها قرار گیرد. در دنیای امروز که خشونت بر آن حکم فرماست، هر یک از ما به عنوان مربی فنون رزمی ( سیستم مبارزه) در برابر آن چه به دیگران آموزش می دهیم، مسئول می باشیم و باید فنی را به آنها آموزش دهیم که درست در نقطه مقابل آداب و رسوم سنتی قرار دارد.
کارآموزان کاراته در روزگار ما
می توان به یک کارآموز کاراته به عنوان سربازی که باید خود را برای جنگ آماده می سازد، نگاه کرد. علاوه بر این کاراته نوعی فن رزمی است نه یک تمرین بدنسازی ساده. حال خود را همانند سربازی تصور کنید که با فراگیری تکنیک های جدید، برای شرایط نبرد آمادگی کامل دارد و اکثر اوقات در خیال خود، سربازی را تصور کنید که از لحاظ جسمی و ذهنی از آموزش هایی پیشرفته و اصولی برخوردار است. چنین سربازی باید در مورد سلاحی که در اختیار دارد و نحوه استفاده از آن اطلاع داشته باشد و با تمامی اجرای آن، آشنا باشد و بداند که چرا مافوق وی به جای سلاح های دیگر این نوع اسلحه را انتخاب کرده است. همچنین وی باید به سوار وپیاده کردن اجزای سلاح مورد نظر به قدری تسلط داشته باشد که حتی در تاریکی نیز بتواند این کار را انجام دهد. از محدودیت های هر اسلحه آگاه باشد و محدودیت هایی از قبیل حداکثر برد موثر، سرعت تیر، نوع مهمات مورد استفاده و محیطی که اسلحه در آن کارایی بهتری دارد ( مثلا این که آیا اسلحه در شرایط وجود رطوبت کار می کند یا خیر) را بشناسد. زیرا تمامی موارد فوق به وی در شناخت ضعف ها و محدودیت های اسلحه حریف به خوبی کمک می کند. چنین سربازی می آموزد که در هنگام تیراندازی با سلاحی خاص در چه حالت فیزیکی باید قرار گیرد. مثلا چگونه بایستد، بنشیند، زانو بزند، دراز بکشد و حتی هنگامی که در حال حرکت بر روی زمین است چگونه تیراندازی کند و با هدف هایی که مانند فنر حالت ارتجاعی دارند تمرین کند و هدف از تمامی این تمرین ها این است که تا حد امکان شرایط واقعی برای فرد بازسازی شود. او در ابتدای امر به اهمیت تغذیه خوب، انعطاف پذیری ( ذهنی و جسمی) و آموزش های قدرتی و سرعتی پی می برد و نخستین اصول دفاع ، یعنی ” دور شدن از هدف” را می آموزد و اهمیت قاعده عمل، سریع تر از عکس العمل است را درک می کند. او باید با تاریخچه جنگ و مبارزه آشنا باشد و به این نکته پی ببرد که هرکس به سراغ گذشته نرود باید خود، دوباره آن را تکرار کند. همچنین وی با مطالعه تاریخچه رزمی دشمن خود بهتر می تواند به اصول مبارزه و ذهنیت حریف پی ببرد و از روشی که بر طبق آن آموزش دیده است آگاهی یابد. باید دائما به چنین سربازی گوشزد شود که در جنگ مقام دومی وجود ندارد و مقام دوم به معنای کشته شدن وی و سایر افراد گروهش می باشد. تمامی این تمرینات با جدیت دنبال می شوند و هدف از آن ایجاد شرایطی است که تا حد امکان به شرایط واقعی نزدیک باشد که تمرینات مذکور باید از طریق تفکر” موفقیت 100 درصد ” طراحی ، اجرا و تقویت گردد. حال به سراغ کارآموزان کاراته می رویم که در هر مدرسه کاراته ای می توان آنها را یافت.چه می بینید؟ احتمالا با افرادی روبرو می شوید که به روش هایی غیر اصولی تمرین می کنند و حتی نمی توانند تکنیک های ساده و اصولی آن را اجرا کنند و هیچ اطلاعی در زمینه تاریخچه فن مورد نظر و سایر فنون رزمی ندارند. یا با افرادی مواجه می شوید که دائما اهمیت مسابقات کومیته به آنها گوشزد می شود، مسابقاتی که توسط یک داور اداره و امتیاز داده می شود و در محیطی برگزار می شود که مختص این نوع مسابقه است و یا افرادی که چگونگی اجرای حرکات کاتا را می آموزند و اگر چه این گونه اشخاص می آموزند که چگونه با سرعت و قدرت این حرکات را اجرا کنند اما باز هم حرکات آنها نمایشی بیش نیست. شاید این افراد به بهترین نحو در مسابقات کومیته ظاهر شده و حتی برنده شوند اما در شرایط نبرد واقعی قادر به استفاده از آن چه آموخته اند، نمی باشند.
چرا این گونه است؟ پاسخ این است که یادگیری کاراته بدون آگاهی از روش آن ، مانند این است که بخواهیم بدون آن که شلیک کنیم، کاربرد سلاحی را بیاموزیم و یا بدون آنکه وارد زمین مسابقه شویم از شرایط آن مطلع گردیم. حال پرسش دیگری را مطرح می سازیم. چرا هنگامی که ارتش و یا نیروی پلیس در حال آموزش نبرد تن به تن و یا اصول دفاع شخصی به سربازان خود می باشد، اقدام به برگزاری مسابقات قهرمانی نمی کند؟ چرا از افرادی استفاده نمی کنند که در مسابقات عناوینی کسب کرده اند و از سرعت و مهارت بالایی در اجرای تکنیک ها برخوردارند؟ پاسخ بسیار ساده است. این قهرمانان تنها در شرایطی کنترل شده و محدود و با اصولی که مناسب درگیری های خیابانی نمی باشد، قهرمان می شوند و اکثر آنها نمی توانند در شرایط واقعی دوام بیاورند زیرا در این شرایط اصول خاصی برای مبارزه وجود ندارد و حتی ممکن است قهرمانان مذکور با قرار گرفتن در این گونه شرایط کشته شوند و یا نقص عضو پیدا کنند. پلیس و ارتش به دنبال ایجاد فضای واقعی نبرد و آموزش کاربردی می باشند آموزشی که امنیت افراد تحت تعلیم را تضمین کند.
آموزش در نیروهای پلیس و ارتش سال هاست که به افسران بسیاری آموزش می دهد و وقتی میشنوم که آنها درباره تمرینات فنون رزمی خود با یکدیگر صحبت می کنند، به این نتیجه می رسم که زمان و کاربرد واقعی آن چه فرد می آموزد بسیار متفاوت است، یعنی این که ممکن است فردی به مدت زمان بیشتری نیاز داشته باشد تا به اهمیت روش های آموزشی خود پی ببرد. چند نفر از شما تا به حال صدها بار تکنیکی خاص را در سالن تمرین کرده اید اما هیچ گاه آن را در کومیته و یا شرایط واقعی نبرد به کار نگرفته اید شما در کومیته دائما در حال ضربه زدن، جست و خیز و دفاع مستقیم می باشید و به ندرت از روش هایی استفاده می کنید که مربی برای آموزش آن به شما وقت بسیاری صرف نکرده است. چرا این اتفاق می افتد؟ آیا می توان گفت روش هایی که در کاتا آموزش داده می شود برای کومیته مناسب نیست اما برای شرایط نبرد واقعی سودمند است، نبردی که حتی یک قهرمان نیز ممکن است به شدت آسیب ببیند و یا حتی کشته شود.
در تایید مطالب ذکر شده در پاراگراف قبلی، منظور من این نیست که نباید در مسابقات شرکت کرد و یا خود را برای آن شرایط آماده ساخته بلکه منظورم این است که این نوع نگرش باعث می شود تا فرد عجله ای به رویارویی با حمله واقعی را نداشته باشد وهمین تعلل وعدم کسب تجربه او باعث آسیب دیدگی و یا حتی مرگ وی شود. در کومیته این گونه آموخته ایم که منتظر بمانیم تا مربی دستور حرکت دهد و این که انجام بسیاری تکنیک ها مانند گاز گرفتن، ضربه سخت وارد آوردن، خفه کردن حریف، گلاویز شدن، در آوردن چشم، ضربه به کشاله ران وگرفتن موها، ممنوع می باشد. باید به خاطر داشت که در بسیاری از موارد تکنیک های ممنوع در کومیته، تکنیک هایی بسیار سودمند می باشند که می توان از آنها در هنگام مبارزه واقعی استفاده کرد. در این چند سال صدها بار شنیده ایم که هر یک از رزمی کاران ارشد می گویند ما بر این اصل آموزش دیده ایم.
” اگر می خواهی در اجرای ضربه پا به سمت جلو ( ساده ترین ضربه در ورزش های رزمی- مترجم ) پیشرفت کنی باید همان تکنیک را تمرین کنی”
یعنی کار کردن بر روی ضربه مشت باعث نمی شود که بتوانید با پا به خوبی ضربه بزنید حتی برخی از کاراته کارها تصور می کنند که می توانند از تکنیک های غیرقانونی و ممنوع شده در حین آموزش برای شرایط واقعی نبرد استفاده کنند حتی اگر این تکنیک ها را تمرین نکرده باشند. در این گونه موارد می توان ادعا کرد که چنین افرادی تحت آموزش صحیح قرار نگرفته اند و به عبارت دیگر آنها در خواب و خیال زندگی می کنند و هنگامی که وادار به استفاده از آموخته های خود می شوند، آن چه را اجرا می کنند که در طی مسابقات کومیته آموخته اند و در این هنگام است که متوجه می شوند آن چه را که آموخته اند کافی نبوده و باید زمان بیشتری را به آن اختصاص دهند.
گیچین فوناکوشی :
از آن جایی که کاراته یک ورزش رزمی می باشد باید از همان ابتدا نهایت تلاش خود را به کار برید.
تغییراتی در اهداف تمرین و آموزش
” یک مبارز خیابانی خوب قادر است در یک چشم بر هم زدن از عهده یک کاراته کار متوسط بر آید” لازم به ذکر نیست که تا به حال چند بار این مطلب را شنیده ام و آن چه که باعث حیرت من می شود این است که این ها بخشی از اظهارات افسران پلیس و افراد نظامی می باشد که در ژاپن یا اوکیناوا آموزش دیده اند و در حال حاضر خود مربیان کاراته می باشند.
اکنون حرف های استاد هارولد لانگ Harold Long پیشگام آمریکایی ایشین- رو کاراته Ishin-ryu Karate را به خاطر می آورم که چند سال پیش از فوتش گفته بود: هر بار که از دوجوی او واقع در ایالت تنسی دیدن می کردم، وی همچنین توصیه هایی را به من می کرد. وی می گفت: ” بیشتر وقت خود را صرف کار بر روی تکنیک های لازم برای شرکت در مسابقه کرده ایم به طوری که گاهی اوقات تکنیک های دفاع شخصی را فراموش می کنیم. تکنیک هایی وجود دارند که آموزش آنها برای شرکت در مسابقات قهرمانی ممنوع می باشد، مسابقاتی که تنها ملاک آن برد یا باخت است. در بسیاری از موارد، این کارآموزان مایل به برنده شدن در مسابقات می باشند و آموزش تکنیک های صحیح کاراته به آنها تنها باعث گیج شدن آنها و جلوگیری از بردشان می شود. بیشتر اوقات حاصل چیزی هستیم که خود مسبب آن بوده ایم و نتیجه پایانی همیشه آن چیزی نیست که ما خواهان آن بودیم. امروزه آموزش در آمریکا شباهتی به آن چه که من در اوکیناوا و نزد استاد تاتسو شیمابوکو Tatsuo Shimabuku آموختم، ندارد. ما در آن دوره تنها بر روی تکنیک هایی کار می کردیم که می شد از آنها در مبارزات خیابانی استفاده کرد و هیچ توجهی به برد و باخت نداشتیم.
کسی که از آموخته های خود فراتر می رود و به شناخت جدیدی می رسد شایسته نام معلم است. کنفسیوس
پاورقی :
1) کاتا kata فنون کلاسیک ومنتخب کاراته که در حالت مبارزه با حریف فرضی اجرا می شود.
2) کومیته Kumite بخشی از کاراته که در آن از تکنیک های کیهون وکاتا استفاده می شود.
3) کاراته – دو karate- do روش مبارزه با دست خالی و نامی جدید برای فن اوکیناوایی
4) بونکای Bunkai معنی لغوی آن تجزیه و تحلیل می باشد و واژه ای است که در ورزش های رزمی ژاپنی به کاربرد تکنیک های رزمی اشاره دارد که از کاتا نشات گرفته است.
5) چیتو-ریو کاراته Chito-ryu karate سبکی در کاراته که به معنای سبک هزار ساله چینی می باشد.
6) ایشین- ریو کاراته : سبکی جدید در کاراته که توسط تاتسو شی مابوکو Tatsu Shimabuku در اوکیناوا پایه گذاری شد و به نام خود وی نام گذاری شد این سبک از کاراته به سربازان آمریکایی مستقر در جزیره آموزش داده می شد. در این شبک از نوعی سلاح به نام کوساریگاما kusarigama استفاده می شود که زنجیری است به شکل داس.
دنیای کاراته سال هشتم- شماره 89